ماجرای بمب 2000 پوندی ترامپ/ چالش جدید تلآویو با 7 اکتبر
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - محمدرضا شجاعیان کارشناس ارشد روابط بینالملل و سیاستخارجی با حضور در برنامه زنده «بحث روز» رادیو ایران به سوالاتی حول محور موضوعات منطقهای و ریاست جمهوری دونالد ترامپ پرادخت. این برنامه با مبحث بازگشت پیروزمندانه اهالی جنوب لبنان به شهرهایشان در روز فتح عظیم تا موضع اقتدار حماس در تبادل اسرا و چشمانداز سیاستهای ترامپ به تهیهکنندگی خانم فاطمه ربانی و اجرای محمدرضا قربانی روی آنتن رفت که
در ادامه به این گفتگو میپردازیم…
بله البته تحولات منطقه یک تحولات دیرپایی بوده و متخصص به امروز و دیروز نیست شاید بیش از سه دهه است که ما شاهد گوناگونی رخداد در حوزه سیاست خارجی و مصافهای نظام بینالملل هستیم.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
اما طی ماههای اخیر که امروز منطقه را در پارادایم شیفت یعنی دوران پسا طوفانالاقصی قرار داده شاهد دو گزاره مهم هستیم: از یک طرف تبادل زندانیان و اسرای بین رژیم صهیونیستی و محور مقاومت خواسته حزب الله لبنان و حماس و غزه و از سویی جامعه جهانی بازگشت مردم جنگ زده جنوب لبنان به مناطق اشغالی که با حملات صهیونیستها مورد تجاوز نظاره میکند.
این دو گزاره مهم نشان میدهد که رویدادها تحولاتی پیچیده و در عین حال بیبدیل را برای مردم منطقه چه در سطح و چه در عمق مباحث سیاسی اقتصادی رقم زده است.
از چه نظر بی بیدل بوده، چون بین فلسطین و لبنان و اسرائیل همواره جنگ در میان بوده است؟!
نگاه کنید، وقتی ما به نحوه و ساختار ماهوی تبادل اسرا بین طرفین نگاه میکنیم، الان طی بیست و چهار، چهل و هشت و یا هفتاد و دو ساعت گذشته دیدیم چهار زن ارتش اسرائیل در قبال قریب به دویست اسیر فلسطینی تبادل شدند و جالب اینجاست این برتری عددی تا امروز تکرارپذیری داشته و بر خلاف پروپاگاندای رسانهای مقامات تل آویو که بطور القایی میگویند اسرای ما متاثر از مخدر جلوی دوربین و رسانهها شاد هستند و مغلوب میدان مقاومت منطقه است؛ اما شما عدد تبادل مبادله اسیران را نگاه کنید آن هم با رژیمی که افزون بر ترسیم خطوط قرمز متعدد برای ماهیت خود بزرگترین انگاره خود یعنی امنیت ارتش و موجودیت خود در برابر مقاومت منطقه در بالاترین سطح تهدید میبیند؛ و این نشان میدهد که طوفانالاقصی همچنان آثار و تبعاتش در پیکره مقامات تل آویو و سیاستهای تجاوزگرانه باقی مانده و همانطور که عرض کردم پیامدهای آن برای ساختار امنیتی تلآویو در دوران پسا عملیات هفتم اکتبر ادامه خواهد داشت.
اما گزاره دوم که اشاره داشتید چیست؟
در ادامه گزاره دوم که عرض شد، امروز ما شاهد ورود و اصرار اهالی جنوب لبنان به شهر و روستاها برای بازگشت به مناطق خودشان هستیم، اما بر خلاف اینکه یک آتشبس 30 روزه اتفاق افتاده و سیگنالهای ارسالی از کاخ سفید بیانگر تمدید آن تا 20 فوریه است، ولی ارتش اسراییل با نقض آتشبس و ایجاد موانع مانع از اسکان دوباره جنگزدگان شده به نحوی که تا کنون نزدیک به 30 نفر از غیر نظامیان و بیش از 150 تن کشته و زخمی شدهاند.
با همه این تحلیلها آینده سیاسی امنیتی منطقه به سمتی میرود؟ و اساسا نتانیاهو در این شرایط حاد سیاسی خود چه سرنوشتی خواهد داشت؟
قطعا آنچه امروز در نوار غزه و جنوب لبنان میگذرد نتانیاهو را برای بقا با فضای حاد سیاسی مواجه و به نظر میآید با استعفای بن گویر وزیر امنیت داخلی و همه اعضای حزبش که متاثر از حمله اکتبر و آتش بس است، ابقای نتانیاهو در فضای اعتراضی اراضی اشغالی را با چالشی جدی همراه کرده است.
در چنین فضایی محور مقاومت و حماس چه خواهند کرد؟
در واقع حماس و محور مقاومت در حال بازسازی معادلات جدید جهانی و ایجاد روابط با اعراب به نفع خود است است، چون در میدان سیاست مقاومتی خود علیه پلنهای توسعه طلبانه صهیونیستها غالب کرده صهیونیستی که بیش از هفت دهه است این نگاه استعماری به بخشهای عمده منطقه خاورمیانه به گونهای تعمیم داده است.
حتما مستحضرید سیاستهای اشغالگران به غزه و لبنان و فلسطین و قدس و… خلاصه نمیشود.
در نهایت باید گفت: بازگشت اسرا به غزه، انحلال غریب الوقوع دولت ائتلافی نتانیاهو و عقب نشینی ارتش از جنوب لبنان نشان میدهد حماس و مقاومت در حال بازتولید سیاسی خود هستند به گونهای که دستاوردهای شگرف آن اعراب سرخورده منطقه را به نوعی متعجب کرده است. منتهی اینها به چند متغیر مهم بستگی دارد.
یک متغیر وابسته، اینکه چقدر نیروهای داخل حماس حمیت قسمتی داشته و به چه میزان اعراب منطقه و جامعه جهانی حمایت کنند.
خب ما دیدیم در پی جنایاتی که رژیم صهیونیستی انجام داد و بیش از پنجاه هزار انسان بیگناه را به خاک و خون کشید، کمپینهای مختلفی حتی در خود آمریکا، قاره اروپا و البته در ایران اتفاق افتاد که با برد رسانهای گسترده همراه شد.
در مقابل مقامات تلآویو با عقبه رسانهای که کاخ سفید سالها برای آنها در مقاطعی صهیونیستها رسانه و جنگ روانی را دست گرفتهاند.
اما وقتی به پهنه گیتی نگاه میکنیم راهپیماییها و تظاهرات ضد صهیونیستی از جهاتی مقامات تلآویو را بازنده کرده و ملتها را آگاه میکند به گونهای که خود تحلیلگران عرب از بیداری ملتهای منطقه و جهان سخن گفته و آن را از نتایج طوفان الاقصی میدانند.
حالا بیایید وارد این بحث بشیم که امروز نقش دولت جدید آمریکا دونالد ترامپ که یکی دو هفتهای است که به کاخ سفید آمده مطالب متفاوتی را مطرح کرده، فکر میکنید سیاستهای ترامپ در قبال خاورمیانه چه خواهد بود؟ چون ترامپ شعار من طرفدار جنگ نیستم را داده حال آیا این شعار مغایر با حمایت آمریکا از اسراییل نیست؟
بنظرم قدر مطلوب دولت جدید ایالات متحده یک منطقه با ثبات است تا اینکه بتواند به راحتی هم سیاست داخلی خودش را تنظیم کند و هم برنامههای فرامنطقهای واشنگتن در پیوند با همسایگان ما و تلآویو را پیش ببرد. اما باز هم این مباحث منوط متغیرهای خاصی است.
شاید مستلزم این باشد عقبهای از ترامپ یک یعنی در چهار سال اول ریاست جمهوری او که بعضا گفته میشود با ترامپ دو فرق دارد اشاره کنیم. باید ببینیم اساسا روندهای سیاسی به چه سمت و سویی میرود.
دونالد ترامپ ابتدا اقدامات عجیبی انجام داد، عملا در جهت تضعیف مواضع فلسطین و به طور کلی محور مقاومت و لبنان بود. متاسفانه با انفعال و سکوت اعراب منطقه همراه شد.
او اورشلیم رو به رسمیت شناخت و سفارت امریکا از تلآویو به قدس انتقال داد. در گام بعدی با طرح معامله قرن و پیمان ابراهیم باعث الحاق بخشهایی از کرانه باختری به فلسطین اشغالی شد که این هم در تضعیف دولت مستقر فلسطینی بود.
اما ترامپ به این موارد بسنده نکرد و آوارگان فلسطینی را هدف قرار داد و کمکهای مالی آژانس unrwa را کاهش داد.
یعنی ترامپ با سیاسی کاری از حمایتهای جنگ طلبانه رژیم صهیونیستی دست بر میدارد؟
خب روکارآمدن دولت جدید ایالات متحده با تحولات ماههای اخیر منطقه همزمان شد در این شرایط ترامپ بیمیل نیست خود را مدافع صلح و آرامش در منطقه جلوه دهد کما اینکه در کمپها خود را به عنوان یک ناجی معرفی کرد که قصد دارد بساط جنگ افروزی را جمع کند البته در ظاهر چنین است.
چطور در ظاهر؟
مادام اینکه لابیهای صهیونیستی، کارتلهای تجاری تسلیحاتی و بنگاههای اسلحهفروشی سرمایهداری پای کار باشند این اتفاق هرگز نمیافتد.
او امروز فرمان عدم تحویل بخشی از تسلیحات سنگین را ملغی کرده و دستور تحویل بمبهای 2000 پوندی به اسراییل را صادر کرده است. درعین حال تاکنون مجاهدت با صلابت شهدا و محور مقاومت قطعا استقلال فلسطین و منطقه را از گزند اسراییل و متحدانش مصون میدارد.
یعنی ترامپ با این اقدام به دنیا خواهد گفت از نظامیگری در منطقه دفاع نخواهد کرد؟
تصور بنده این است در حال حاضر حساب بانکی شرکتهای جنگافزاری به لطف جنایات اخیر صهیونیسم به میزان قابل توجهی پر شده و وقت آن رسیده مدتی هم با ژست دموکراسی ظاهر سازی کنند.
پس شما فکر میکنید در تصمیمات منطقهای تمامی اراده دست ترامپ نیست؟
شما را ارجاع میدهم به مراسم روز تحلیف ترامپ، چه کسانی را در صف اول مراسم دیدید؟
همه سرمایهداران، سردمداران، مدیران تجاری، آن جلو ایستاده بودند. غولهای فناوری، مدیر گوگل، آمازون، تسلا و… همه اینها با منافع مالی ایالات متحده خود ترامپ بازیگران یک میدان هستند. واقعا شما فکر میکنید آنطور که گفته میشود ایشان دیوانه است و فلان و بهمان؟! در حقیقت خود این سرمایهداران نظیر ایلان ماسک دولتی را تشکیل و اداره میکنند. باید قدری واقع بین بود نباید همه کاسه کوزهها را هم سر ترامپ شکاند.
معتقدم ترامپ با رویکرد رئالیستی و نو رئالیستی که دارد با چاشنی توهم قدرت خود را منجی منطقه میداند.
در واقع ادامه حمایت نظامی از رژیم صهیونیستی به یک آیتم مهمی بستگی دارد. باید ببینیم روابط تهران و واشنگتن در قالب توافقات هستهای که با خروج شخص ترامپ از برجام نابود شد به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ خود این مسئله یک متغییر بسیار مهمی است که نتایج قابل توجهی در آینده سیاسی منطقه رقم خواهد زد. البته اعتقاد دارم پیوند همه شئون نظیر مباحث اقتصادی و سیاست داخلی با ترامپ و … اشتباهی راهبردی است، چون او و متحدانش پیگیر تامین منافع خود هستند.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1044681/